* روابط و برخوردهای نژادی و كنش‌های برخاسته يا رخ‌داده در چنين بستری، الزاما به عنوان كنشی پيوسته و به صورت روابط گروهی سامان می‌یابد.

* مبارزه با تفكيک نژادی تنها با فشار ساختاری بر كارگزاران حلقه‌های درونی قدرت ممكن است. زيرا پيدايش و فرايند استمرار تفكيک نژادی به عنوان يک كنش پيوسته در سازمانی از كنش‌های درهم تنيده رخ می‌دهد. پس به‌ناچار تغيیر آن نيز اقدامی در همان حد و گستره‌ی كنش پيوسته را می‌طلبد.

* بلومر تاكيد می‌كند كه الگوي روابط نژادی به گونه‌ای عمودی و در صورت‌هايی سازمانی ميان سلطه‌گر و سلطه‌پذير رخ می‌دهد. در اين راستا روابط نژادی می‌توانند تغيير كنند و ميزان تبعيض می‌تواند كم و زياد شود. اما گوهر روابط سلطه‌آميز تا زماني كه تفسیر نژادپرستانه وجود دارد از ميان نمی‌رود.

* اشاره به فرايند ديالكتيكی قدرت در فرايند تغييرات اجتماعی (روابط عمودی نژادی كه با تسلط سلطه‌گر بر سلطه‌پذير همراه است) به تدريج شكسته شده و سلطه‌پذير می‌تواند در حلقه‌های موازی با حلقه‌های قدرت سلطه‌گر به صورت حلقه‌های افقی قرار گيرد. مثل زمانی كه قانون تفكيک نژادي در مدارس، كليساها و يا رستوران‌های غذاخوری از ميان رفت.

برگرفته از کتاب هم‌کنش‌گرایی نمادی، تالیف: هربرت بلومر، مترجم: ح.ا. تنهایی