يادداشت ها و نظرات
تبارشناسی مطالبه‌گری در پارادایم هم‌کنش‌گرایی نمادی

«مطالبه‌گری» از ارکان و عناصر اصلی پارادایم تفسیرگرایی است. یعنی اگر فرض بر این باشد که انسان موقعیت خود و هم کنشگران و مجموعه زندگی را تفسیر کند و بر اساس تفسیر مشترک جامعه و موقعیت خودش را برساخت نماید-که در نگاه پارادایم تفسیری پرگمتیستی اینچنین است- بنابراین همیشه فاعلیت کنشگران -Subjectivity- جزوی از این پارادایم است. بر این اساس پارادایم تفسیری، ناگزیر است به مطالبه‌گری به مثابه یکی از واقعیت‌‌های این زمان بپردازد. مطالبه‌گری چنانچه مید و بلومر هم معتقدند، در دو دوره قابل فهم است که به آن ‌‌می‌پردازم.

اگزیستانسیالیست‌‌ها ‌‌می‌گویند انسان به مثابه انسان، انتخابگر است و ما ‌‌می‌گوییم نه تنها انتخابگر که کنشگر نیز هست و این کنشگری به این معناست که انسان با تحلیل موقعیت و احتساب عملگرایانه جامعه را برسازی و بازتولید ‌‌می‌کند و این با نظم و تغییر ممکن ‌‌می‌شود(برای شرح بیشتر به گزارشات جلسات قبل مراجعه شود). بگذارید بحث را با سوالی پیش ببریم. اگر انسان همیشه مطالبه گر است، پس چرا در دوره‌‌‌ی سنتی و پیشامدرن، مطالبه‌گری، کم است و در دوره‌‌‌ی جدید بیشتر؟

مید معتقد است که در دوره‌‌‌ی پیشامدرن به دلیل سخت و لجوج بودن ساخت اجتماعی، میدان فعالیت فردی محدود است. یعنی انسان اگرچه ‌‌می‌فهمد، موقعیت را درک ‌‌می‌کند و به معنای مشترک ‌‌می‌رسد ولی میدان فعالیت او، کم است. چون سلطه پدرسالاری و استبداد سیاسی، دینی، و فرهنگی و هژمونی‌‌های مختلف وجود دارد و انسان در احتساب عملگرایانه، ناگزیر، باید خیلی چیزها را هزینه کند و این هزینه‌‌ها بسیار سنگین است و از این رو مطالبه‌گری، کمتر ممکن ‌‌می‌شود.

اما مطالبه‌گری همیشه وجود دارد. دوره مدرن از سال  1400 میلادی شروع ‌‌می‌شود اما ما قبل از آن و در قرون 10 و 11 میلادی شاهد شورش‌‌ها و جنبش‌‌های دهقانی در اروپا هستیم که خود، منجر به تغییر زیرساخت‌‌های اجتماعی- اقتصادی ‌‌می‌شود که مقدمه‌‌‌ی رنسانس در اروپا را فراهم ‌‌می‌کند. ویل دورانت در تاریخ تمدن و در میان آثار فارسی، کتاب سیر تحولات اجتماعی و تاریخ اجتماعی ایران مرتضی راوندی درباره‌‌‌ی جنبش‌‌ها و شورش‌‌های دهقانی نوشته‌اند. همانطور که مطرح شد، مطالبه‌گری همیشه هست. مثلا جنبش مزدک در ایران یا بابک خرمدین یا جنبش‌‌هایی که در مقابل امویان در ایران شکل گرفت یا جنبش مشروطه، همگی دارای گوهر مطالبه‌گری است. در اروپا هم همینطور است. مثلا جنبش پروتستان‌‌ها برای از بین بردن سلطه کاتولیسیسم.

 اما در دوره‌ی مدرن موضوع چیز دیگری است. بستر کنشگری انسان‌‌ها افزایش ‌‌می‌یابد. دوره‌‌‌ی پیشامدرن را مید،   Me (من اجتماعی) ‌‌می‌داند و دوره‌‌‌ی جدید را دوره‌‌‌ی I (من اندامی) نام می‌گذارد. این یعنی میدان فاعلیت و عاملیت در دوره‌ی اخیر،  بازتر است و مردم در احتساب عملگرایانه برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب-اگرچه هزینه همیشه وجود دارد- اما هزینه‌‌های کمتری ‌‌می‌پردازند. تغییر، همیشه هزینه بر است اما گاهی این هزینه‌‌ها قابل تحمل است و گاهی نیست ولی کنشگری همیشه وجود دارد. پس تاریخِ کنشگری به تاریخِ آد‌‌می‌ باز‌‌می‌گردد که از آگزیوم‌‌های اصلی پارادایم تفسیری پرگمتیستی است، چرا که انسان به مثابه انسان بر اساس انتخاب طبیعی پرگمتیستی (Pragmatistic natural selection) انتخاب ‌‌می‌کند که با شرایط موجود بسازد، یا تغییر دهد. تفاوت انسان با حیوانات در همین جاست. انسان در فرایند انتخاب طبیعی با احتسابی عملگرایانه آنچه را که به نظرش برای خود و جامعه اش، درست ‌‌می‌آید، دنبال کرده و این در قالب کنش پیوسته محقق ‌‌می‌شود. این همان تعریف «طبیعت بشر» (human nature) است.

پس انسان همیشه کنشگری ‌‌می‌کند اما در دوران Me این کنشگری محدودتر است چون هزینه‌‌ها بالاست و ممکن است مسیر زندگی را نابود و یا منابع را تخریب نماید. پس انسان در چنین شرایطی "ترجیح ‌‌می‌دهد" صبر کند و منتظر بماند. این چیز بدی نیست. مارکس هم ‌‌می‌گوید وقتی طبقه‌‌‌ی «در خود» وجود دارد، انقلاب بورژوایی خواهد بود و لاجرم شکست خواهد خورد. انقلاب وقتی مفید است که طبقه‌‌‌ی «برای خود» با گوهر کلیدی «آگاهی» تشکیل شود. طبقه البته در ترمینولوژی مارکس آگاهی را در خود دارد. طبقه‌‌‌ی برای خود یعنی طبقه‌‌‌‌ای که ‌‌می‌تواند مسیر انقلاب را به عنوان استراتژی تعقیب کند. پس چنانچه ‌‌می‌بینیم مارکس هم معتقد است انقلاب باید با بررسی عواقب و نتایجش اتفاق بیفتد و اینجاست که اصطلاح پرگمتیسم در نگاه مارکس ردگیری ‌‌می‌شود و انقلاب پیش از شرایط و بستر مناسب، مثل میوه‌‌‌ی نرسیده است.

دوره تاریخی چه پیشامدرن و چه مدرن، همیشه شاهد مطالبه‌گری بشر بوده و هستیم و این چه در قلمروی خرد، چه میانه و چه کلان و حتی جهانی وجود داشته است و این در بستر شرایط تاریخی و تحلیل جمعی پرگمتیسیتی که مردمِ درگیر در موقعیت انجام ‌‌می‌دهند، تحقق ‌‌می‌یابد. این در کشورهای مدرن و پیشامدرن قابل بررسی است. مطالبه‌گری در کشورهای اروپای غربی و کشورهای صنعتی با هزینه کمتری روبرو ‌‌می‌شود و از این رو تعدادش بیشتر است. ولی در کشورهایی که هنوز در دوران Me قرار دارند مثل ایران هزینه‌‌ها بالاتر است. بگذارید درباره‌‌‌ی تلقی خود از پیشامدرن بودن ایران کمی توضیح دهم. مدرن شدن از نظر پارادایم تفسیری پرگمتیستی، تکنولوژی صرف نیست؛ بلکه محیطی است که فرد بتواند در آن کنشگری کند. بر این اساس در بحث‌‌های انجمن که از سال 1395 رسما در مورد کنشگری و مطالبه‌گری داشتیم در قالب سخنرانی‌‌ها و یادداشت‌‌ها، چندین مورد مطالبه‌گری از جمله مطالبه‌گری صنعتی که در ایران از مهمترین آن‌‌هاست را تشخیص و مورد بحث قرار دادیم. در این باره بیشتر خواهم گفت.

تاريخ: 1403/10/12
نویسنده: مدیریت سایت
تعداد نظر: 0
مشاهده نظرات

نظرات کاربران

افزودن ديدگاه

ارتباط مستقيم با دکتر تنهایی

همراه: 09126974435

پست الکترونیک: hatanhai121@gmail.com

صفحه نخست | زندگینامه | یادداشت ها و نظرات | فعالیتهای علمی | ارتباط با مخاطبان | گالری تصاویر

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر حسین ابوالحسن تنهایی است.