يادداشت ها و نظرات
روزنامه آفتاب یزد در گفتگو با «حسین ابوالحسن تنهایی» جامعه‌شناس

آفتاب یزد در گفتگو با «حسین ابوالحسن تنهایی» جامعه‌شناس (جامعه‌شناسی تفسیری) اوج‌گیری واکنش‌های منفی به خصوص پیرامون اخبار حوزه مسکن را بررسی می‌کند.
وعده ندهید، وعده می‌دهید عمل کنید، نمی‌توانید، استعفا بدهید!
آفتاب یزد - گروه اجتماعی: یک استاد جامعه‌شناسی و شارح «جامعه‌شناسی تفسیری» با اشاره به این که؛ بحث ساخت خانه‌های کوچک (میکرو آپارتمان) علی رغم تأیید و تکذیب‌ها، بحث تازه‌ای نیست به آفتاب یزد می‌گوید: «مسکن به عنوان یکی از اصلی‌ترین شاخص‌ها در میان شاخص‌های فرصت زندگی، در کنار؛ شغل، ازدواج، سفر، تحصیل، بهداشت، سلامت و... همیشه برای بشر از درجه اهمیت بالایی برخوردار بوده است حال با توجه به‌عدم تعادل در «در آمد» و «هزینه» ی خانوارهای ایرانی و با علم به این موضوع که تهیه مسکن از سخت‌ترین و شاید غیرممکن‌ترین آرزوهای شهروندان ایرانی است، به طور طبیعی به این موضوع بیشترین واکنش نشان داده می‌شود. »
حسین ابوالحسن تنهایی، استاد جامعه‌شناسی و شارح جامعه‌شناسی تفسیری می‌افزاید: «به طور طبیعی، بحث‌هایی که در این منطقه از جهان در شبکه‌های اجتماعی رواج دارد با مباحث مورد علاقه‌ی دیگر نقاط زمین از جمله کشورهای توسعه یافته، پیشرفته و صنعتی، تفاوت‌های بسیاری دارد مضافاً این که، بحث‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی فراگیر می‌شود بدان دلیل است که دسترسی طبقه‌ی متوسط و متوسط رو به پایین اما تحصیل کرده و نابرخوردار از حداقل‌های همان زندگی آبرومند به شبکه‌های اجتماعی بیشتر است و مثلاً بحث مسکن به عنوان یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های فرصت زندگی به خودی خود پر واکنش و محل کنش و واکنش‌های عمدتاً خشمگینانه و عصبانی است.»
این استاد جامعه‌شناسی تفسیری می‌گوید: «وقتی خط فقر روی عددی اعلام می‌شود که با سطح عمومی درآمد خانوارها (مثلا ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان) همخوانی ندارد و قشر کارگر و کارمند و معلم و غیره، به نیمی از آن نیز نمی‌توانند دست پیدا کنند، با مطالعه‌ای اندک درباره‌ی آن چه پیرامون آن‌ها می‌گذرد و نیز اطلاع از منابع سرشاری که اگر درست هدایت و مدیریت شود خواهد توانست همین حداقل‌ها را به آسانی فراهم آورد، دچار یأس و بدبینی و در نتیجه عصبانیت و نشان دادن واکنش‌های منفی یا به اصطلاح «کنش‌های نمادی» ناشی از عصبانیت می‌شود و شما یک لحظه با انبوهی از اظهار نظرات خشمگینانه و منفی مواجه می‌شوید و به طور طبیعی تصور می‌کنید مثلاً واکنش جامعه نسبت به بحث مسکن، منفی و درگیرانه است! »
ابوالحسن تنهایی تأکید می‌کند: «یک خبرنگار برای تهیه‌ی چنین گزارش‌هایی اساساً نیازی ندارد حتماً با یک جامعه‌شناس یا خبره در مدیریت شهری همکلام شود زیرا او می‌تواند با قدم زدن در خیابان و با جلب اعتماد شهروندان، تحلیلی واقعی از آن چه در حال رخ دادن است و آن چه در ذهن شهروندان می‌گذرد باخبر شود بدین معنا که، با در کنار هم قرار دادن درآمدها، هزینه ها، گرانی، تورم و سوء مدیریت که دیگر به یک اپیدمی و عادت از سوی حاکمیت تبدیل شده، به نتیجه‌ی دلخواهی که
می‌خواهد برسد.»
وی می‌افزاید: «این که دولت‌ها در مقام ادعا، همه‌ی رخدادها را طبیعی و خوب جلوه دهد چاره ساز نیست چون فردِ درون یک جامعه‌ی اسیر گرانی و فقر و تورم با یک حساب سرانگشتی، عملاً به اولین دستآوردی که می‌رسد تضاد ادعاها با حقایقی است که دارد می‌بیند و با آن دست به گریبان است!
> میکروآپارتمان‌ها موضوع تازه‌ای نیستند!
یک خبر، آن هم خبری که اساساً تازگی ندارد و طی سال‌های متمادی، بارها منتشر شده است در حوزه‌ی مسکن ۲۵ تا ۳۰ متری، ناگهان موجی از واکنش‌های منفی را به راه می‌اندازد. خبر اگرچه تکذیب می‌شود اما با جست و جویی ساده در اینترنت خواهیم دید حداقل از سال ۱۳۹۹ (هرچند شنیده شده این ایده حتی از سوی عبدالله جاسبی، رئیس وقت دانشگاه آزاد و یکی از نامزدهای ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۲نیز مطرح شده بوده است)، به فراخور و در مقاطع گوناگون از این گونه خانه‌های خیلی کوچک یا به اصطلاح «میکرو آپارتمان» سخن به میان آورده شده است اما هنوز چنین خانه‌هایی وجود خارجی ندارد!
> همان میکرو آپارتمان ها، کو؟ کجا است؟
شاید شنیده‌اید که گفته می‌شود: «مانده‌ام بخندم یا گریه کنم؟» این یعنی یأس و تضاد ذهنی در تقابل با آنچه که می‌بینید و آن چه که می‌شوند.
حسین ابوالحسن تنهایی در بخش دیگری از گفتگوی خود با آفتاب یزد ضمن کهنه عنوان کردن خبر «ساخت خانه‌هایی با متراژ ۲۵ الی ۳۰ متر» خاطرنشان می‌کند: «اگر حافظه‌ام یاری کند این بحث را برای اولین بار، «عبدالله جاسبی»، رئیس وقت دانشگاه آزاد مطرح کرد آن هم به عنوان یک مسکن موقتی برای آغاز زندگی تا تثبیت و رسیدن به مرحله‌ای که بتواند فرد ساکن درون چنین خانه‌هایی به خانه‌ای بزرگتر و زندگی آرام‌تری برسد.»
وی ادامه می‌دهد: «اصلاً گیریم این بحث واقعیت داشته باشد، چگونه و در چه قالب و طرحی می‌خواهد ساخته شود، متری چند؟ آیا خانواده‌ها با درآمدهایی که کفاف زندگی عادی آن‌ها را نمی‌دهد به همین آلونک‌های «لی‌لی‌پوتی» می‌توانند دلخوش کنند؟ اصلاً تضمینی وجود دارد که دسترسی به همین اندازه نیز ممکن باشد؟ »
ابوالحسن تنهایی می‌افزاید: «جامعه در یک تحلیل سرسری و سریع، قطعاً به این نتیجه می‌رسد که نظام بودجه‌بندی از اساس مشکل دارد، بودجه در جاهایی خرج و هزینه می‌شود که ربطی به بهداشت و مسکن و سلامت و تحصیل شاد زیستن شهروندان ایرانی ندارد. بعد می‌بینید جامعه مواجه است با انبوهی از وعده‌های عمل نشده و از همین جا متوجه می‌شود این نیز وعده‌ای است مانند دیگر وعده ها، روی کاغذ ماندن و هیچ وقت به نتیجه نرسیدن!»
این استاد دانشگاه می‌گوید: «انباشت وعده‌های عمل نشده، ناامیدی نسبت به آینده، مقایسه‌ی کشوری و منطقه‌ای در باره شاخص‌های یک زندگی آبرومند و برعهده نگرفتن مسئولیت توسط تمامی دولت ها، جامعه را عصبانی می‌کند و عادی‌ترین واکنش (کُنش نانمادی) جامعه‌ی خشمگین طبیعتاً واکنش منفی است!»
وی تأکید می‌کند: «آیا دولتی سراغ دارید که قبول مسئولیت کرده باشد؟ نتایج بد و مخرب را بر اثر برنامه‌ها و عملکرد خود بداند؟»
او با ذکر مثالی می‌گوید: «یک وقت خودروی شما احتیاج به تعمیر پیدا می‌کند. تعمیرکار بعد چند روز مدعی می‌شود خودروی شما درست شده و اما وقتی سوار می‌شوید می‌بینید نه تنها آن عیب برطرف نشده که اوضاع از قبل هم بدتر شده است. شما معترض، تعمیرکار هم مدعی که من کارم را درست انجام داده‌ام و ایراد از خودروی شما است.»
ابوالحسن تنهایی معتقد است: «این دقیقا همان مدلی است که مردم، دولت به دولت مشاهده می‌کنند یعنی می‌بینند هیچ حرکت رو به پیشرفتی در اطراف‌شان قابل تشخیص نیست و دولت مستقر نیز مدعی است که من کارم را درست انجام داده ام (!) این جا است که جامعه احساس می‌کند قرار نیست فکری به حال او برداشته شود خودش هم دستش از چاره کوتاه است و در نتیجه با بهتی غمگنانه، عصبانی به هر ادعا و حرفی واکنش منفی نشان می‌دهد.»
> چاره‌ی کار چیست؟
دولت‌ها باید منطقی فکر و رفتار کنند
از این استاد جامعه‌شناسی تفسیری می‌پرسیم: از یک جایی باید ترمز این سوء مدیریت‌ها کشیده شود، چاره‌ی کار چیست؟
ابوالحسن تنهایی در پاسخ می‌گوید: «چاره همانی است که در کشورهای مترقی می‌بینیم یعنی وقتی دولتی روی کار می‌آید و برخی مدیران می‌بینند از پس کار بر نمی‌آید، استعفا بدهند تا فرد کارآمدتر روی کار بیاید، بپذیرد نمی‌تواند به وعده‌هایش عمل کند و میدان را برای تیمی قدرتمندتر خالی کند.»
این استاد دانشگاه بلافاصله می‌گوید: «اما داستان در کشور ما اینگونه نیست؛ می‌پرسید چرا؟ پاسخ ساده است، دولت وقتی یکدیگر را تأیید و حمایت کنند همین اوضاعی را که می‌بینیم پیش چشم می‌آید یعنی روز به روز اوضاع بدتر می‌شود و کسی هم پاسخگوی آن نیست!»
وی ادامه می‌دهد: «بازنشسته از بیمه، کارگر از کارفرما، معلم از وزارت آموزش و پرورش و... ناراضی است، جایی هم ندارد که اعتراض کند نتیجه می‌شود خدشه به اعتماد ملی وارد آمدن، سرمایه‌های ملی از بین رفتن، سرمایه‌های اجتماعی آسیب دیدن!»
> ما به یک مثلث تصمیم‌گیری نیاز داریم
ابوالحسن تنهایی می‌گوید: «سال‌ها است در قالب پیشنهاداتی می‌گویم؛ نظام تصمیم‌گیری باید تغییر کند، ما به یک مثلث تصمیم‌گیری متشکل از مردم، متخصصان تحصیل کرده‌ی استاندارد و دولت و حاکمیت یا کارفرمای واقعی نیاز داریم. حذف هر کدام از اضلاع این مثلث می‌تواند ساختار تصمیم‌گیری را معیوب کند و در نتیجه جامعه با انباشتی از ناکارآمدی و ناامیدی مواجه شود.»
> ساختار بودجه باید اصلاح شود
این استاد جامعه‌شناسی به عنوان دومین پیشنهاد، دست می‌گذارد روی ردیف بودجه‌ها و می‌گوید: «سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی باید اولویت باشد یعنی در همه‌ی نظام بودجه ریزی ما، اصل باید همین دو باشد، ردیف‌های بودجه، هزینه‌ها و درآمدها، صنعت و تولید باید بدانند کجای ماجرای بودجه هستند. نباید بودجه به گونه‌ای خرج شود که اثرات آن در جامعه رؤیت نشود.»
وی در پایان می‌گوید: «اسلام می‌گوید؛ فقر و ایمان زیر یک سقف دوام نمی‌آورند، فقر که آمد، ایمان خواهد رفت پس مسئله‌ی فقیر شدن جامعه، ناامیدی و گرفتار تضاد شدن جامعه را نباید دست کم گرفت، با توجیه و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت هم مسئله‌ای حل نمی‌شود. من نسبت به بهبودی اوضاع جامعه نه خوشبین هستم نه بدبین اما به وضوح می‌بینیم با این دست و فرمان، برای آینده روشن زمان زیادی باید پیش رو باشد. به قول معروف هیچ ماست فروشی هم نمی‌آید «تُرش» بودن ماست را برعهده بگیرد این وسط آحاد جامعه می‌مانند و هزاران سوال بی‌پاسخ و نتایجی که خُرده‌ای از آن را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم فقط خُرده‌ای از آن را! »

 

تاريخ: 1402/6/22
نویسنده: کاربر سایت
تعداد نظر: 0
مشاهده نظرات

نظرات کاربران

افزودن ديدگاه

ارتباط مستقيم با دکتر تنهایی

همراه: 09126974435

پست الکترونیک: hatanhai121@gmail.com

صفحه نخست | زندگینامه | یادداشت ها و نظرات | فعالیتهای علمی | ارتباط با مخاطبان | گالری تصاویر

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر حسین ابوالحسن تنهایی است.