سومین مفهوم از عنوان تحلیلیِ نشست "میدان فردیت، مقاومت مدنی و کنشگری خلاق". تفکیک یافتگی
مفهوم تفکیکیافتگی است که بهعنوان یکی از اصول جامعهشناسی در هر پارادایم و نظریهای قابل شناسایی است و سیر تحولات اجتماعی بر اساس این اصل جامعهشناسی قابل تحلیل میباشد.
بخش سوم: تفکیکیافتگی
بنا بر این رابطه که هر گروهی از اصل راهها و اهداف مشترک بر میخیزد، هر گروهی به ناگزیر، به لحاظ تقسیم اجتماعیِ کار و نقشهایی که در آن وجود دارد، تفکیک یافته است. یعنی از اجزا و عناصری که به لحاظ کارکردی تفکیکیافته و متمایز هستند، تشکیل شده است که این را اصل تفکیکیافتگی مینامیم.
همهی جامعهشناسان و هر کدام به سلیقهی مکتبیِ خود، بر این باور بودهاند که سازوکار حرکت جامعه از خلال تفکیکیافتگیِ اجزاء هر نظام اجتماعی رخ میدهد. تفکیکیافتگی یعنی تقسیم وظایف اعضاء یک نظام به سلسله وظایف خاصی که هر کدام مختصات کارکردی خاص خود را دنبال میکنند. بنابراین هر چه وظایف موجود در یک نظام به اعضاء بیشتری اختصاص یابد، در حقیقت وظایف هر عضو به شیوهای اختصاصیتر، یا به اصطلاح تخصصیتر، تقسیم شده است.
جوامع شرقیِ باستان از نوع جوامع منِ اجتماعی به تعبیر مید و از گونهی پیشاصنعتی به تعبیر بلومر یا هندسهی دوتایی در نظریهی سیمل و جامعه با اقتدار سنتی از نظر وبر، جوامعی کمتفکیکیافته هستند و جوامع صنعتی، جوامع من، جوامعی با اقتدار عقلایی و هندسهی سهتایی، جوامعی پرتفکیکیافته هستند.
ح.ا.تنهایی دینامیسم اين تحولات را در بستر طیفی از کمتفکیکیافتگی تا پرتفکیکیافتگی، و برعکس، که حرکتی نوسانی يا پاندولی (oscillating) دارد، شرح میدهد، اصطلاحاتی که از برساختههای خود اوست.
نکتهی مهم: تاکید بر ترجمهی Differentiation به تفکیکیافتگی یک موضع فراپارادایمی را نشان میدهد که در ترجمههای متفاوت به تمایزیافتگی نیز برگردانده شده است که ترجمهای مکتبی است.
مفهوم تفکیکیافتگی است که بهعنوان یکی از اصول جامعهشناسی در هر پارادایم و نظریهای قابل شناسایی است و سیر تحولات اجتماعی بر اساس این اصل جامعهشناسی قابل تحلیل میباشد.
بخش سوم: تفکیکیافتگی
بنا بر این رابطه که هر گروهی از اصل راهها و اهداف مشترک بر میخیزد، هر گروهی به ناگزیر، به لحاظ تقسیم اجتماعیِ کار و نقشهایی که در آن وجود دارد، تفکیک یافته است. یعنی از اجزا و عناصری که به لحاظ کارکردی تفکیکیافته و متمایز هستند، تشکیل شده است که این را اصل تفکیکیافتگی مینامیم.
همهی جامعهشناسان و هر کدام به سلیقهی مکتبیِ خود، بر این باور بودهاند که سازوکار حرکت جامعه از خلال تفکیکیافتگیِ اجزاء هر نظام اجتماعی رخ میدهد. تفکیکیافتگی یعنی تقسیم وظایف اعضاء یک نظام به سلسله وظایف خاصی که هر کدام مختصات کارکردی خاص خود را دنبال میکنند. بنابراین هر چه وظایف موجود در یک نظام به اعضاء بیشتری اختصاص یابد، در حقیقت وظایف هر عضو به شیوهای اختصاصیتر، یا به اصطلاح تخصصیتر، تقسیم شده است.
جوامع شرقیِ باستان از نوع جوامع منِ اجتماعی به تعبیر مید و از گونهی پیشاصنعتی به تعبیر بلومر یا هندسهی دوتایی در نظریهی سیمل و جامعه با اقتدار سنتی از نظر وبر، جوامعی کمتفکیکیافته هستند و جوامع صنعتی، جوامع من، جوامعی با اقتدار عقلایی و هندسهی سهتایی، جوامعی پرتفکیکیافته هستند.
ح.ا.تنهایی دینامیسم اين تحولات را در بستر طیفی از کمتفکیکیافتگی تا پرتفکیکیافتگی، و برعکس، که حرکتی نوسانی يا پاندولی (oscillating) دارد، شرح میدهد، اصطلاحاتی که از برساختههای خود اوست.
نکتهی مهم: تاکید بر ترجمهی Differentiation به تفکیکیافتگی یک موضع فراپارادایمی را نشان میدهد که در ترجمههای متفاوت به تمایزیافتگی نیز برگردانده شده است که ترجمهای مکتبی است.
برای مطالعهی بیشتر رجوع کنید به:
• تنهایی، ح.ا. (۱۴۰۱). جامعهشناسی نظری. تهران: بهمن برنا (فصل یکم)
• تنهایی، ح.ا. (۱۴۰۰). دستگاه نظری تفسیرگرایی پرگمتیستی؛ جوامع درونساخت و برونساخت. تهران: اندیشهی احسان
#تفکیکیافتگی
#ح.ا.تنهایی
#ح_ا_تنهایی
#جامعهشناسی_تفسیری
#جامعهشناسی_نظری
#جامعهشناسی_درمانی