دومین مفهوم از عنوان تحلیلیِ نشست "میدان فردیت، مقاومت مدنی و کنشگری خلاق". میدان فردیت
دومین مفهوم از عنوان تحلیلیِ نشست "میدان فردیت، مقاومت مدنی و کنشگری خلاق"، مفهوم میدان فردیت است که در دیالکتیک با دو عنصر دیگر یعنی تفکیکیافتگی و جوامع درونساخت و برونساخت در تحلیل مطالبهگری جزء عناصر حساس به شمار میروند. میدان فردیت و فردیت تاریخی مهمترین تبلور مدرنیته است که دوران چهارگانهی مدرنیته را از هم تفکیک میکنند.
بخش دوم: میدان فردیت
در دوران تاریخی مدرنیتهی آغازین، با ظهور فردیت تاریخی آدمی در نمای پدیداریِ طبقهی متوسط و بورژوازی کاسبکار، شرایطی را فراهم میآورد تا آدمی در برابر نظام و سیستم فرهنگی و سیاسیِ حاکم، خودش را بهعنوان واقعیتی در برابر نظام حاکمیت مطرح کند.
در دوران مدرنیتهی میانی، فردیت تاریخیِ بهدستآمده، میبایستی در برابر سیستمهای اجتماعی و تاریخیِ نوپدید امکان بروز خود را برای مدتی از دست بدهد و به زمینههای ناآگاه انسانی پناه ببرد تا در مدرنیتهی در گذار و آن هم در تمدنی تازهپا یعنی آمریکا، دوباره سر بلند کند و در مدرنیتهی اخیر به اوج خود رسیده است.
بنابراین، فردیت تاریخی یعنی فرصت تاریخیِ انسان در بهرهگیری از خرد و تجربهی روزانه برای روبرو شدن با موقعیت و زندگی در این دوران مدرنِ نوپا.
میدان فردیت که فرصتهای بروز فردیت را در چهار دورهی مدرنیته نشان میدهد، بر اساس دو مولفه قابل مطالعه است:
۱. از پیش بودگی یا از پیش بنا شدگی در برابر ساختارهای نوپدید
۲. درست بناشدگی در برابر موقعیتهای نو به نو و تجربهشونده
نکات مهم:
نخست، تاریخی بودن فردیت از مفاهیم حساس ح.ا. تنهایی است و در متون دیگر به صورت تلویحی و ضمنی به آن اشاره شده است.
دوم، در برخی متون فردگرایی به جای فردیت یا هممعنا به کار برده شده است که جای نقد دارد و عناصر و مفاهیم حساس در تحلیل را با چالش مواجه میکند.
دومین مفهوم از عنوان تحلیلیِ نشست "میدان فردیت، مقاومت مدنی و کنشگری خلاق"، مفهوم میدان فردیت است که در دیالکتیک با دو عنصر دیگر یعنی تفکیکیافتگی و جوامع درونساخت و برونساخت در تحلیل مطالبهگری جزء عناصر حساس به شمار میروند. میدان فردیت و فردیت تاریخی مهمترین تبلور مدرنیته است که دوران چهارگانهی مدرنیته را از هم تفکیک میکنند.
بخش دوم: میدان فردیت
در دوران تاریخی مدرنیتهی آغازین، با ظهور فردیت تاریخی آدمی در نمای پدیداریِ طبقهی متوسط و بورژوازی کاسبکار، شرایطی را فراهم میآورد تا آدمی در برابر نظام و سیستم فرهنگی و سیاسیِ حاکم، خودش را بهعنوان واقعیتی در برابر نظام حاکمیت مطرح کند.
در دوران مدرنیتهی میانی، فردیت تاریخیِ بهدستآمده، میبایستی در برابر سیستمهای اجتماعی و تاریخیِ نوپدید امکان بروز خود را برای مدتی از دست بدهد و به زمینههای ناآگاه انسانی پناه ببرد تا در مدرنیتهی در گذار و آن هم در تمدنی تازهپا یعنی آمریکا، دوباره سر بلند کند و در مدرنیتهی اخیر به اوج خود رسیده است.
بنابراین، فردیت تاریخی یعنی فرصت تاریخیِ انسان در بهرهگیری از خرد و تجربهی روزانه برای روبرو شدن با موقعیت و زندگی در این دوران مدرنِ نوپا.
میدان فردیت که فرصتهای بروز فردیت را در چهار دورهی مدرنیته نشان میدهد، بر اساس دو مولفه قابل مطالعه است:
۱. از پیش بودگی یا از پیش بنا شدگی در برابر ساختارهای نوپدید
۲. درست بناشدگی در برابر موقعیتهای نو به نو و تجربهشونده
نکات مهم:
نخست، تاریخی بودن فردیت از مفاهیم حساس ح.ا. تنهایی است و در متون دیگر به صورت تلویحی و ضمنی به آن اشاره شده است.
دوم، در برخی متون فردگرایی به جای فردیت یا هممعنا به کار برده شده است که جای نقد دارد و عناصر و مفاهیم حساس در تحلیل را با چالش مواجه میکند.
برای مطالعهی بیشتر رجوع کنید به:
• تنهایی، ح.ا. (۱۳۹۷). بازشناسی تحلیلی نظریههای مدرن جامعهشناسی؛ مدرنیتهی آغازین. تهران: بهمن برنا (فصل یکم)
• تنهایی، ح.ا. (۱۳۹۹). جامعهشناسی معرفت و معرفتشناسی نظریه. تهران: بهمن برنا (فصل نهم)
• تنهایی، ح.ا. (۱۴۰۱). دستگاه نظری تفسیرگرایی پرگمتیستی. تهران: اندیشهی احسان
#میدان_فردیت
#فردیت_تاریخی
#ح.ا.تنهایی
#ح_ا_تنهایی
#جامعهشناسی_تفسیری
#جامعهشناسی_نظری
#جامعهشناسی_درمانی