تعریف مفاهیم کلیدیِ دیالکتیک، محورهای مختصات میدان فردیت، تفکیک یافتگی، و جوامع درونساخت و برونساخت
شکلگیری فهم مشترک از عنوان تحلیلی نشست "میدان فردیت، مقاومت مدنی و کنشگری خلاق" با تعریف مفهومی چهار اصطلاح دیالکتیک، میدان فردیت، تفکیکیافتگی و جوامع درونساخت و برونساخت امکانپذیر است. مفهوم دیالکتیک، بیانگر ارتباط متقابل میان سه عنصر دیگر است که معنایی تحلیلی دارد. به همین دلیل ابتدا مفهوم تحلیلی دیالکتیک در این نوشتار به صورت مختصر آمده است و در نوشتارهای بعدی، سایر مفاهیم به اختصار مورد بحث قرار خواهند گرفت.
بخش اول: دیالکتیک
گمانهای باطل دربارهی دیالکتیک
دو گمان باطل و کلیشهای که بر فهم دیالکتیک پرده میافکند:
۱. گمان باطلی که دیالکتیک را تنها به صورت مکتبی میبیند و آن را با فلسفهی ماتریالیسم دیالکتیک یا ماتریالیسم تاریخی یگانه میپندارد، یعنی اندیشهای بهاصطلاح ناخداگرایانه.
۲. گمان باطلی که دیالکتیک را فقط در شکل تکاسلوبی هگلی میشناسد و بیتوجهی زیادی به اندیشههای فیخته، پرودن، و بهویژه گورویچ و حوزهی فرانکفورت در نشر آن موثر بودهاند.
مفهوم تحلیلی دیالکتیک
به نظر بودن و بوریکو، جامعهشناسان بدون استفادهی آشکار از این اصطلاح، مفهوم دیالکتیک را با نامها و عنوانهای دیگری به کار بستهاند. به تعبیر آنان، جامعهشناسان تنها از اصطلاح دیالکتیک توانستند پرهیز کنند و نه فکر اصلی دیالکتیک.
فکر اصلی دیالکتیک یعنی همفراخوانی دو پاره یا دو عنصر مهم از یک واقعیت: یکی عنصری ذهنی و دیگری عنصری عینی. مطالعهی همفراخوانی میان عناصر دیالکتیک بدون ارجاع به مفهوم مکتبیِ دیالکتیک یعنی دیالکتیک هگلی و بدون کاربری عناصر متناقضِ تز و آنتیتز انجام میشود.
برای مطالعهی شرحهای متفاوتِ مکتبی و تحلیلی از دیالکتیک رجوع کنید به "تنهایی، ح.ا. (۱۴۰۱). جامعهشناسی نظری. تهران: نشر بهمن برنا (فصل هفتم)
شکلگیری فهم مشترک از عنوان تحلیلی نشست "میدان فردیت، مقاومت مدنی و کنشگری خلاق" با تعریف مفهومی چهار اصطلاح دیالکتیک، میدان فردیت، تفکیکیافتگی و جوامع درونساخت و برونساخت امکانپذیر است. مفهوم دیالکتیک، بیانگر ارتباط متقابل میان سه عنصر دیگر است که معنایی تحلیلی دارد. به همین دلیل ابتدا مفهوم تحلیلی دیالکتیک در این نوشتار به صورت مختصر آمده است و در نوشتارهای بعدی، سایر مفاهیم به اختصار مورد بحث قرار خواهند گرفت.
بخش اول: دیالکتیک
گمانهای باطل دربارهی دیالکتیک
دو گمان باطل و کلیشهای که بر فهم دیالکتیک پرده میافکند:
۱. گمان باطلی که دیالکتیک را تنها به صورت مکتبی میبیند و آن را با فلسفهی ماتریالیسم دیالکتیک یا ماتریالیسم تاریخی یگانه میپندارد، یعنی اندیشهای بهاصطلاح ناخداگرایانه.
۲. گمان باطلی که دیالکتیک را فقط در شکل تکاسلوبی هگلی میشناسد و بیتوجهی زیادی به اندیشههای فیخته، پرودن، و بهویژه گورویچ و حوزهی فرانکفورت در نشر آن موثر بودهاند.
مفهوم تحلیلی دیالکتیک
به نظر بودن و بوریکو، جامعهشناسان بدون استفادهی آشکار از این اصطلاح، مفهوم دیالکتیک را با نامها و عنوانهای دیگری به کار بستهاند. به تعبیر آنان، جامعهشناسان تنها از اصطلاح دیالکتیک توانستند پرهیز کنند و نه فکر اصلی دیالکتیک.
فکر اصلی دیالکتیک یعنی همفراخوانی دو پاره یا دو عنصر مهم از یک واقعیت: یکی عنصری ذهنی و دیگری عنصری عینی. مطالعهی همفراخوانی میان عناصر دیالکتیک بدون ارجاع به مفهوم مکتبیِ دیالکتیک یعنی دیالکتیک هگلی و بدون کاربری عناصر متناقضِ تز و آنتیتز انجام میشود.
برای مطالعهی شرحهای متفاوتِ مکتبی و تحلیلی از دیالکتیک رجوع کنید به "تنهایی، ح.ا. (۱۴۰۱). جامعهشناسی نظری. تهران: نشر بهمن برنا (فصل هفتم)
#دیالکتیک
#ح.ا.تنهایی
#ح_ا_تنهایی
#جامعهشناسی_تفسیری
#جامعهشناسی_نظری
#جامعهشناسی_درمانی
@hatanhai