همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
مصاحبهی انجمن جامعهشناسی ایران با ح.ا.تنهایی
1. مهمترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟
اگر جامعۀ معاصر را از قاجار تاکنون فرض کنیم، مهمترین ویژگی این جامعه را افت وخیزهای پیاپیای میدانم که در فرایند تفکیک یافتگی، به سلطه و دوام «کم تفکیک یافتگی ساختاری» جامعه کشانیده شده است. این کم تفکیک یافتگیِ ساختاری ازسویی با ویژگیهای معرفتشناختی جوامع پیشامدرن نیز همفراخوانیهایی شدید پیدا نموده است، که برآیند آن، فرایند توسعۀ اجتماعی را سخت به چالش گرفته و میدان کنشگری جمعی اقشار مختلف را تنگ گرده است؛ گونهای از زُدایشِ فردیت (individuality)، و البته نه فردگرایی (individualism). این کم تفکیک یافتگی پس از نوسانی کوتاه در دوران امیرکبیر، در دوران پهلویها تا 1353 بهنسبت روی به پرتفکیک یافتگی گذاشت، ولی از آن پس تا انتهای دوران پهلوی دوم، و نیز در دوران جمهوری اسلامی، با کمی نوسان در دوران هاشمی و خاتمی، باز روی به کم تفکیک یافتگی نمود، بهویژه، در دولت دوازدهم و سیزدهم.
2. مهمترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
بهنظر من مهمترین تغییر اجتماعی در ایران معاصر، بهویژه، از دوران 1357، هم به دلیل افزایش تدریجی کم تفکیک یافتگیِ ساختاری، و نیز بهویژه، بهدلیل شدّت رشد آن در دولتهای دوزادهم و سیزدهم، پیدایش افزایش شکاف میان هویت مشترک ملی و تفسیر جمعی از سویی، و کاهش اعتماد اجتماعیِ ملی از دیگر سوی، در طبقۀ فرادست و فرودست بوده است. برآیند طبیعی چنین سیر تحولی، یکی رشد همهجاگیر مطالبهگری صنفی، قومی، دینی، و دیگری، تحول پیشاهنگام این مطالبهگریها به مطالبهگری سیاسیِ بدون حضور یک ایدئولوژی شفاف و پذیرفته شدۀ جمعی است.
3. چه مفهومی مهمترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف میکند؟
بهنظر من، مفهوم «یأس فرهنگی و فلسفی و ناامیدی اجتماعی»، در برابر باز نشدن گرههای معیشتی، فرهنگی، سبک زندگی، و امید بهآینده، بهوضوح در میان اقشار مختلف خودنمایی میکند، که همه به مراتب، با رشد کمتفکیکیافتگی ساختاری جامعه همفراخوان هستند. تورم و فساد اقتصادی افسارگسیخته از یکسوی، تبعیض و تضاد طبقاتی و فقر برآمده از آن در اقشار مختلف اجتماعی، و رشد فردگرایی (و البته نه فردیت) و نفعپرستی برخی افراد طبقۀ فرادست جامعه از دیگر سوی، فرایند تغییرات اجتماعی و چشمانداز آن را سخت زیر تأثیر گرفته است.
4. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی (جاریِ) ایران کدام اند؟
در وضعیت جاری و فعلی جامعه، روند تغییرات در دو سوی طبقۀ فرادست و فرودست، دو حالت یا دو وضعیت اجتماعی متناقض را نشان میدهد، یکی تغییرات بهسوی افزایش کمتفکیکیافتگی ساختاری با پشتوانۀ طبقۀ فرادست، و دیگری، افزایش بیاعتمادی ملی و شکاف هویتی در میان مردم، و ازدیاد فردگراییِ نارسیستی در بخشهایی از قشرهای دولتی و دیگر قشرهای اجتماعی.
5. برای شخص شما کدام خصوصیت این تغییرات امیدآفرین و کدام بیمآفرین هستند؟
به استثنای جنبش مطالبهگری صنفی، که امیدآفرین است، اغلب رخداهای جاری بیمآفرین هستند، بیمی سخت و تاریخی، که تا مدتهای مدید تاریخی، اثراتی سهمگین بر تاریخ، فرهنگ، و تمدن ایران بر جای خواهند گذارد. این مشکل بهویژه به این دلیل است که هیچ بستری برای گفتگو و چانهزنی میان طبقۀ فرودست و فرادست در ایران فراهم نشده است.
6. باتوجه به هدف همایش، این همایش باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد تا به هدف خود نائل شود؟
بهنظر من پرداختن به مسائل جمعی که مانع توسعۀ اجتماعی و کنشگری قشرهای مختلف هستند، و زدودن تبعیضهای مختلفی که مانع کنشگری اقشار گوناگون است، مهمترین اهداف تغییرات مثبت برای توسعۀ اجتماعی در ایران هستند. روشن است که رویکردی عملی برای چنین اهداف و حل مسائل اجتماعی یاد شدۀ بالا لازم است. باید استراتژی و تاکتیکهای لازم برای چنین رویکردی با تعریف و پذیرش جمعی مردم و کنشگران در نهادها و سازمانهایی مانند اتحادیهها و سندیکاهای مختلف، بهشیوۀ واحدهای کنشگری در فرایند برسازی کنش پیوسته، برساخته شود، برنامهای که انجمن جامعهشناسی ایران میتواند بستری برای سازمانبخشی آن باشد.
همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
مصاحبهی انجمن جامعهشناسی ایران با ح.ا.تنهایی
1. مهمترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟
اگر جامعۀ معاصر را از قاجار تاکنون فرض کنیم، مهمترین ویژگی این جامعه را افت وخیزهای پیاپیای میدانم که در فرایند تفکیک یافتگی، به سلطه و دوام «کم تفکیک یافتگی ساختاری» جامعه کشانیده شده است. این کم تفکیک یافتگیِ ساختاری ازسویی با ویژگیهای معرفتشناختی جوامع پیشامدرن نیز همفراخوانیهایی شدید پیدا نموده است، که برآیند آن، فرایند توسعۀ اجتماعی را سخت به چالش گرفته و میدان کنشگری جمعی اقشار مختلف را تنگ گرده است؛ گونهای از زُدایشِ فردیت (individuality)، و البته نه فردگرایی (individualism). این کم تفکیک یافتگی پس از نوسانی کوتاه در دوران امیرکبیر، در دوران پهلویها تا 1353 بهنسبت روی به پرتفکیک یافتگی گذاشت، ولی از آن پس تا انتهای دوران پهلوی دوم، و نیز در دوران جمهوری اسلامی، با کمی نوسان در دوران هاشمی و خاتمی، باز روی به کم تفکیک یافتگی نمود، بهویژه، در دولت دوازدهم و سیزدهم.
2. مهمترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
بهنظر من مهمترین تغییر اجتماعی در ایران معاصر، بهویژه، از دوران 1357، هم به دلیل افزایش تدریجی کم تفکیک یافتگیِ ساختاری، و نیز بهویژه، بهدلیل شدّت رشد آن در دولتهای دوزادهم و سیزدهم، پیدایش افزایش شکاف میان هویت مشترک ملی و تفسیر جمعی از سویی، و کاهش اعتماد اجتماعیِ ملی از دیگر سوی، در طبقۀ فرادست و فرودست بوده است. برآیند طبیعی چنین سیر تحولی، یکی رشد همهجاگیر مطالبهگری صنفی، قومی، دینی، و دیگری، تحول پیشاهنگام این مطالبهگریها به مطالبهگری سیاسیِ بدون حضور یک ایدئولوژی شفاف و پذیرفته شدۀ جمعی است.
3. چه مفهومی مهمترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف میکند؟
بهنظر من، مفهوم «یأس فرهنگی و فلسفی و ناامیدی اجتماعی»، در برابر باز نشدن گرههای معیشتی، فرهنگی، سبک زندگی، و امید بهآینده، بهوضوح در میان اقشار مختلف خودنمایی میکند، که همه به مراتب، با رشد کمتفکیکیافتگی ساختاری جامعه همفراخوان هستند. تورم و فساد اقتصادی افسارگسیخته از یکسوی، تبعیض و تضاد طبقاتی و فقر برآمده از آن در اقشار مختلف اجتماعی، و رشد فردگرایی (و البته نه فردیت) و نفعپرستی برخی افراد طبقۀ فرادست جامعه از دیگر سوی، فرایند تغییرات اجتماعی و چشمانداز آن را سخت زیر تأثیر گرفته است.
4. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی (جاریِ) ایران کدام اند؟
در وضعیت جاری و فعلی جامعه، روند تغییرات در دو سوی طبقۀ فرادست و فرودست، دو حالت یا دو وضعیت اجتماعی متناقض را نشان میدهد، یکی تغییرات بهسوی افزایش کمتفکیکیافتگی ساختاری با پشتوانۀ طبقۀ فرادست، و دیگری، افزایش بیاعتمادی ملی و شکاف هویتی در میان مردم، و ازدیاد فردگراییِ نارسیستی در بخشهایی از قشرهای دولتی و دیگر قشرهای اجتماعی.
5. برای شخص شما کدام خصوصیت این تغییرات امیدآفرین و کدام بیمآفرین هستند؟
به استثنای جنبش مطالبهگری صنفی، که امیدآفرین است، اغلب رخداهای جاری بیمآفرین هستند، بیمی سخت و تاریخی، که تا مدتهای مدید تاریخی، اثراتی سهمگین بر تاریخ، فرهنگ، و تمدن ایران بر جای خواهند گذارد. این مشکل بهویژه به این دلیل است که هیچ بستری برای گفتگو و چانهزنی میان طبقۀ فرودست و فرادست در ایران فراهم نشده است.
6. باتوجه به هدف همایش، این همایش باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد تا به هدف خود نائل شود؟
بهنظر من پرداختن به مسائل جمعی که مانع توسعۀ اجتماعی و کنشگری قشرهای مختلف هستند، و زدودن تبعیضهای مختلفی که مانع کنشگری اقشار گوناگون است، مهمترین اهداف تغییرات مثبت برای توسعۀ اجتماعی در ایران هستند. روشن است که رویکردی عملی برای چنین اهداف و حل مسائل اجتماعی یاد شدۀ بالا لازم است. باید استراتژی و تاکتیکهای لازم برای چنین رویکردی با تعریف و پذیرش جمعی مردم و کنشگران در نهادها و سازمانهایی مانند اتحادیهها و سندیکاهای مختلف، بهشیوۀ واحدهای کنشگری در فرایند برسازی کنش پیوسته، برساخته شود، برنامهای که انجمن جامعهشناسی ایران میتواند بستری برای سازمانبخشی آن باشد.