يادداشت ها و نظرات
ترکیب و تلفیقی از نوشتار مارکوزه در ادبیات پارادایم تفسیری

 خرد آدمی  

 انسان تنها موجودی است که توانایی تحقق خود را داراست، (کنشگر بودن)، قدرتی که بتواند در همه فرآیندهای (شدن)، شناساگری باشد که تعیین‌کننده‌ی خودش است. زیرا تنها اوست که فهمی از امکانات و دانشی از صورت‌های معقول دارد (خودآگاهی). وجود حقیقی انسان همان فرایند بالفعل کردن امکانات وجودی خویشتن و قالب‌ریزی زندگی‌اش بنابر صورت‌های معقول خرد است. خرد، آزادی، و قدرت تحقق خویشتن جمعی در واقعیت‌های اجتماعی (کنش پیوسته)، امکان قالب‌ ریزی جامعه‌ی خردمندانه را فراهم می‌کند (جامعه‌ی تفسیریِ مدرن). آزادی و خرد همفراخوان دانش فراگیری است که شناسا (سوژه) را به دستیابی و کاربرد درست جامعه‌ای کنشگر و خوشحال توانا می‌سازد. انسان می‌داند که چه هست، تنها بدین‌گونه است که او واقعی می‌شود. خرد و آزادی بدون این دانش چیزی نیستند. خرد به آزادی منتج می‌شود و آزادی وجود حقیقی شناسا است. از سوی دیگر، خرد تنها از راه تحقق خویش، یعنی از طریق فرایندی که هستی‌اش را واقعی می‌سازد وجود دارد. (برگرفته از‌: هربرت مارکوزه، خرد و انقلاب)

تاريخ: 1399/12/19
نویسنده: کاربر سایت
تعداد نظر: 0
مشاهده نظرات

نظرات کاربران

افزودن ديدگاه

ارتباط مستقيم با دکتر تنهایی

همراه: 09126974435

پست الکترونیک: hatanhai121@gmail.com

صفحه نخست | زندگینامه | یادداشت ها و نظرات | فعالیتهای علمی | ارتباط با مخاطبان | گالری تصاویر

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر حسین ابوالحسن تنهایی است.