"popularity " یا عامهسازی اصطلاحی به این معنا است که فضا و بستری ایجاد میشود تا هر کس یا گروهی میتواند از پتانسیل یا ظرفیتی برای عمومی یا عامیانه کردن موضوعی برای همه استفاده کند(دسترسی عامه). اگر مارکسی به قضیه نگاه کنیم، popular شدن باعث نزدیک شدن طبقات به همدیگر میشود و این همان سوپاپ اطمینانی است که نظام سرمایهداری برای ماندن در وضعیت موجود ایجاد می کند. درواقع نیروهای تولیدی در روند دیالکتیکی آن، حرکت انقلابیاش را از دست میدهد، با دیالکتیک_مفلوج به بیگانگی رسیده و دچار محافظهکاری میشود.بلومر معتقد است تضاد وقتی مثبت است که #تضاد میان کارگر و کارفرما رشد کند، نه اینکه خاموش شود.اگر به این مرحله برسد، آزادی و دمکراسی یا فردیتِ تفکیک یافته پدید می آید. بنابراین اگر فرهنگ popularity رشد کند فردیت و دمکراسی شکست خواهد خورد.در این صورت فرهنگ عوامانه گسترش پیدا خواهد کرد. توسعهی دمکراتیک زمانی اتفاق میافتد که همه سندیکاها اعم از معلمان،کارگران،هنرمندان،نویسندگان و... ضمن احترام و پذیرش منافع دیگران، یا دیگریِ تعمیم یافته، به دنبال منافع خود بروند و در تضاد مثبت در کنار و روبروی هم قرار گیرند، یعنی رخدادن دیالکتیک مثبت. این یعنی مدرن گرایی که از دل تاریخ پدید میآید یا به تعبیر بلومر کارکرد دیالکتیکیِ تضاد مثبتی که در ساختار_قدرت جوامع مدرن بوی دموکراسی و رهاییِ فردیت و عدالت می پراکند. برگرفته از کتابجامعهشناسیتفسیری توسعه دکترح.ا.تنهایی
درود💐
"popularity " یا عامهسازی اصطلاحی به این معنا است که فضا و بستری ایجاد میشود تا هر کس یا گروهی میتواند از پتانسیل یا ظرفیتی برای عمومی یا عامیانه کردن موضوعی برای همه استفاده کند(دسترسی عامه). اگر مارکسی به قضیه نگاه کنیم، popular شدن باعث نزدیک شدن طبقات به همدیگر میشود و این همان سوپاپ اطمینانی است که نظام سرمایهداری برای ماندن در وضعیت موجود ایجاد می کند. درواقع نیروهای تولیدی در روند دیالکتیکی آن، حرکت انقلابیاش را از دست میدهد، با دیالکتیک_مفلوج به بیگانگی رسیده و دچار محافظهکاری میشود.بلومر معتقد است تضاد وقتی مثبت است که #تضاد میان کارگر و کارفرما رشد کند، نه اینکه خاموش شود.اگر به این مرحله برسد، آزادی و دمکراسی یا فردیتِ تفکیک یافته پدید می آید. بنابراین اگر فرهنگ popularity رشد کند فردیت و دمکراسی شکست خواهد خورد.در این صورت فرهنگ عوامانه گسترش پیدا خواهد کرد. توسعهی دمکراتیک زمانی اتفاق میافتد که همه سندیکاها اعم از معلمان،کارگران،هنرمندان،نویسندگان و... ضمن احترام و پذیرش منافع دیگران، یا دیگریِ تعمیم یافته، به دنبال منافع خود بروند و در تضاد مثبت در کنار و روبروی هم قرار گیرند، یعنی رخدادن دیالکتیک مثبت. این یعنی مدرن گرایی که از دل تاریخ پدید میآید یا به تعبیر بلومر کارکرد دیالکتیکیِ تضاد مثبتی که در ساختار_قدرت جوامع مدرن بوی دموکراسی و رهاییِ فردیت و عدالت می پراکند. برگرفته از کتابجامعهشناسیتفسیری توسعه دکترح.ا.تنهایی